نکته جالب پناهیان درباره فیلم گلادیاتور/آزادی که لیبرالیسم به انسان میدهد مانند ادعای شاهزاده فیلم دروغ است
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۳۶۴۵۸
حجت الاسلام پناهیان میگوید که سبک آزادی که لیبرالیسم به انسان میدهد مانند آزادی است که شاهزاده رومی به سردار نظامی فیلم گلادیاتور میدهد. او را آزاد میگذارد تا با مبارزه با خودش ادعای آزادی بکند، اما با زخمی کردن او، عملاً آزادی را از او گرفته است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام پناهیان یکی از معدود منبریها و وعاظ کشور است که نسبت به سینما، نظرات و دیدگاههایی داشته که برخی از آنان را در صحبتها و منبرهای خود در سالهای گذشته مطرح کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پناهیان با هنر و هنرمندان نیز ارتباط و آشنایی دارد تا جایی که سالها است در دانشگاه هنر و در دهه اول محرم جلساتی را با عنوان حماسه و هنر دارد.
یکی از فیلمهایی که این استاد اخلاق قبلاً نیز به آن اشاراتی داشته و بتازگی نیز درباره آن صحبت کرده است، فیلم "گلادیاتور" ساخته "ریدلی اسکات" کارگردان مطرح هالیوود است.
پناهیان یکبار در حاشیه یکی از رویدادهای سینمایی درباره این فیلم گفته بود که "فیلم گلادیاتور به فضا و مفهوم شهادت از فیلمهای کشور ما نزدیکتر است".
وی به تازگی نیز در هیئت میثاق با شهدا که این دهه با موضوع "مسئولیت پذیری و استقلال؛ شاخص اصلی ولایتمداری" برگذار میشود، به نقد آزادی در غرب پرداخته است که در خلال آن به این فیلم اشاره کرده است.
پناهیان میگوید که اگر به لحظات آخر فیلم گلادیاتور نگاه کنیم، میبینیم که شاه رومی که میخواهد با گلادیاتور مبارزه کند، خنجری را در بدن این سردار نظامی وارد میکند و او را زخمی میکند. او به سردار آزادی میدهد که با او مبارزه کند، اما با زخمی کردنش عملاً او را محدود و ناتوان کرده است. او را آزاد گذاشته است تا یک خودی نشان دهد، اما در حقیقت او را محدود کرده است.
این استاد دانشگاه در ادامه میگوید "سبک آزادی که غرب به انسان میدهد از همین شکل است؛ یک خنجر به انسان با هزار ترفند میزنند. در عرصه سیاسی با ژورنالیسم سیاه سیاسی که برخی از نمونههای آن در کشور ما نیز وجود دارد و به آنان "بیبیسی"چیهای خبیث میگویم. اینها مصداق همان خنجر هستند که مخاطب را اغوا میکنند؛ در ظاهر طرف آزاد است و حق انتخاب داشته است، اما با روش و تاکتیکی که دارند حق انتخاب را از او گرفتهاند. "
وی در پایان بیان کرد "چگونه مقابله با ستم در چنین دورانی ممکن است؟ چون تبلیغات اغواگرایانه دشمنان مانند دشنهای در سینه آدمها فرو رفته است. البته مردم دنیا مانند گلادیاتور که با وجود ناتوانی در مقابل شاه ظالم ایستادگی و مبارزه میکند، کمکم زور و توانشان به نظام منحط سرمایهداری میچربد. مانند اعتراضات یک سال و نیم قبل در فرانسه که علیه نظام سیاسی آنان رخ داد و صدایش هم درنیامد. یک روز مردم قیام میکنند. جملهای جالب از رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب وجود دارد که میگوید: هر ملتی علیه ظلم قیام نمیکند و اگر هم قیام کند در قیامش باقی نمیماند و آن را حفظ نمیکند. اما این دو ویژگی در مورد مردم ما هست. واقعاً این آزادی که در دنیا دیده میشود، چند درصد دارای عزت و استقلال است؟ جزوی از آن هست، اما همه آن نیست. اگر یک نفر آزاد باشد، اما قدرت را به آن ندهیم، که آزادی وجود ندارد. "
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: پناهیان حجت الاسلام پناهیان حسینیه دانشجو فیلم گلادیاتور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۳۶۴۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد مهاجری: آقای نصیری! انتقادهایتان روی چشم؛ اما شاهزاده شویی چرا؟
به گزارش جماران؛ محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در کانال تلگرامی خود نوشت:
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا
آقای نصیری عزیز سلام!
به خودتان هم گفته ام که شما را به ویژگیهای مثبتی چون راستگویی، اندیشه ورزی، حسن خلق و دیانت میشناسم. و اگر اینها نبود، چه نیازکه همین چندسطر را هم بنویسم.
در این یکی دو روز مطالبی گفتهاید که برخی از آنها تکرار گذشته است. با خیلی از نقدهای شما همراهم و البته در مواردی ضمن قبول اصل انتقاد، زبان و لحنی را که بهره می گیرید نه تنها موثر و سودمند نمی دانم که گاه نتیجه عکس می دهد.
دیروز عبارتی بکار بردید که مضمون آن، تجمیع همه مخالفان - و به زعم شما براندازان- است و از کلید واژه "تاجزاده و شاهزاده" سخن گفتید. خیلی ها قند توی دلشان آب شد که مهدی نصیری ، رفت به همانجایی که می خواستیم یعنی "آخر خط". هم مدعیان افراطی انقلابیگری خوششان آمد و هم اپوزیسیون خارج از کشور.
من، اما دلم گرفت . آخر، مهدی نصیری را با شاهزاده چکار؟ آنچه امروز از شاهزاده بروز و ظهور دارد واقعا چیزی جز تعفن سیاسی و فرهنگی و اخلاقی است؟ آنها کجای سیاست ایستاده اند و کدام جایگاه را در بین ایرانیان دارند؟ و تا حالا برای ایران چه کردهاند؟ در کدام غصه پشت مردم ما بوده اند؟ و...
بدتر اینکه چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. با برخوردهایی که با برخی چهره های سیاسی منتقد و حتی مخالف در داخل ایران شده بشدت مخالفم ، اما اینها چه دخلی دارند به آن شاهزاده بدنام بدکار؟
بعید می دانم شما این قماش آدمها را نشناسید اما اگر نشناختهاید، امیدوارم در مدتی که در کانادا به سر میبرید آنها را محک بزنید. بروید در جمع براندازان سلطنتطلب یا بازماندگان گروهکهای تروریستی و ببینید با شما چه رفتاری خواهند داشت؟ تصورتان این است که شما را روی سرشان میگذارند و حلوا حلوا میکنند؟ یقین کنید بهترین حرفی که به شما خواهند زد این است که نفوذی جمهوی اسلامی هستید .
آقای نصیری عزیز! براندازی راه سنگلاخی است که خون بیگناهان فراوانی را در خود فرو میبرد. اصلا راه نیست، بیراهه است و در پس آن هیچ چیز اصلاح نمی.شود. اما با این همه اگر میخواهید برانداز! هم باشید، خودتان این کار را بکنید. چرا قاطی سلطنتطلبان و شاهزاده میشوید؟ و ننگ همگروهی بودن با آنها را بر خود هموار میکنید؟
ایران مال همه ماست و اگر چه امروز دولت و مجلس و برخی دستگاههایش پراشتباهاند، به خود ما مربوط است و هیچ ربطی به شاهزاده ندارد. رژیمی که همین شاهزاده متعلق به اوست، خیلی علیهالسلام بود؟ و فکر میکنید اگر همین الان قدرت دستشان باشد به مخالفانشان رحم میکنند؟ اساسا آنها چه دلبستگی به این آب و خاک دارند که بخواهند برایش از خود بگذرند؟
برگردید آقای نصیری! منظورم برگشتن به تهران و قم نیست.این حق شماست که هر جای عالم میخواهید زندگی کنید. عدهای خوشحال میشوند که شما در مغرب زمین بمانید و به قول آنها تمام شوید. گروهی میگویند شما پلهای پشت سرتان را خراب کرده اید و بر نمیگردید. من، اما پیش بینیام این نیست.
با این حال در اینجا حرفم بر سر آمدن یا نیامدن به ایران نیست. میخواهم بگویم از این راه برگردید و قبول کنید که اصلاح کشور باید توسط همین ایرانیهایی که روی نقشه ایران زندگی می کنند صورت گیرد. میدانم کسانی و جریاناتی هستند که نفس کشیدن در عالم سیاست را سخت کردهاند؛ پایشان را روی گلوی معیشت مردم گذاشتهاند؛ امید جوانها را به یاس تبدیل کردهاند و هزارتا چیز دیگر. اما راه مبارزه با اینها ، همراه شدن با شاهزاده نیست. بسیاری از کسانی که در سالهای اخیر هزینههای بسیار سنگینتر از شما داده اند، راه شما را نمی پسندند.
آقا مهدی عزیز! میدانم که میدانید برادرانه دوستتان دارم. دلسوزیتان برای مملکت را هم دوست دارم. به همین دلیل اصلا نمیخواهم که نباشید. قلم شما و فکر شما نیاز امروز این آب و خاک است. نقدهای شما آرامبخش دل خیلیهاست. هرچه دل تنگتان میخواهد بگویید اما برادر عزیزم، شاهزاده را نشویید!